معنی اثر هربرت جرج ولز

مرد نامرئی

جزیره دکتر مورو

جنگ دنیاها، جنگ در هوا، جهانی ناپیدا، سعادت بشری، سعادت بشری، عصر ماشین، کار و ثروت، ماشین زمان، مرد نامرئی

ماشین زمان

جنگ دنیاها

بخشی از بریتانیا

ناحیه ای در شمال بریتانیا، خالق مرد نامرئی

کسی که نمی تواند دیگران را ببخشد، پلی را که قرار است روزی برای رسیدن به آسمان از آن بگذرد خراب می کند؛ پس هر کسی در این دنیا نیاز دارد که دیگری را ببخشد.

برای شوهر دانش لازم است، برای زن نجابت.

کسی که آرزوهای خود را رها کند مرگ خود را آغاز کرده است.

ولز. [وِ] (اِخ) هربرت جرج (1866- 1946 م.). مورخ و منتقد و داستان نویس بزرگ انگلیسی.

ولز. [وِ ل ِزز / ل ِ] (اِ صوت) از اتباع جِلِز (جِلِز و ولز). در تداول، حکایت صوت سرخ شدن وسوختن ماده ٔ غذائی بر روی آتش یا در روغن گداخته.
- جلز و ولز کردن، آوای سوختن و سرخ شدن مواد غذایی بر آتش یا در روغن گداخته.
- || از ستمی یا المی یا بروز ناملایمی نالیدن.
- || اظهار ناراحتی و درد کردن. (از فرهنگ لغات عامیانه ٔ جمال زاده).

هربرت سپنسر. [هَِ ب ِ س ْ پ ِ س ِ] (اِخ) فیلسوف انگلیسی. رجوع به اسپنسر شود.

جرج هربرت

انسان ها مثل خدا

(اسم) سرخ شدن و سوختن چیزی (غذا) بر روی آتش -. 2 اظهار ناراحتی و درد

1757